سخنان دکتر اسلامی در مورد شخصیت پردازی کودک
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 181
بازدید کل : 15155
تعداد مطالب : 24
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

هنر مامان...
هنرونکات ضروری یک بانو




صحبت های دکتر اسلامی در شخصیت پردازی در کودک

آیتمهای شخصیتی:

۱- توافق با خود

توافق با خود یعنی چی؟

خانوما میخوان برن سینما. دوستشان میآد پیششون میگه بیا بریم سینما. شما میگید بذا یک زنگ به شوهرم بزنم بگم. زنگ میزنید به همسرتون بگید که من دارم با دوستم میرم سینما. هرچی زنگ میزنید همسرتون را پیدا نمیکنید. احتمال داره که همسرتون عصر بیاد خونه داد و بیداد راه بیاندازه. بگه چرا به من نگفتی میخوای بری سینما باید به من میگفتی و ...

50 درصد، نصف نصف احتمال داره همسرتون داد و بیداد کنه، کیا میروند سینما؟

.

.

70 درصد احتمال داره همسرتون داد و بیداد کنه، کیا میروند سینما؟

.

.

.

اینایی که با احتمال 70 درصد بازم میروند سینما، توافق با خودشان خوبه.

یعنی اینا با خودشون درگیر نیستند.

بقیه همه با خودشون درگیرند.

حالا اینایی که با خودشون درگیرند، میخواهند بچه یی تربیت کنند که با خودش درگیر نیست.

نمیتوانند و بچه با خودش درگیر میشه.

من اصلا نمیگم خانمه بره سینما.

یه عده میگویند من نمیرم سینما چون دوست دارم با همسرم برم سینما. این خیلی هم خوبه. این درگیریه نیست.

فقط مثال زدم که چه جوری درگیری داره ایجاد میکنه.

حالا چه جوری درگیری ایجاد میکنه؟

همسره میآد خونتون. پنجاه درصدی ها که گفتند همسرم ممکنه ناراحت بشه نمیرم سینما.

همسرتون عصر میآد. شما میگید آره میخواستم برم سینما. هرچی زنگ زدم پیدات نکردم. خلاصه نرفتم سینما.

بعد همسرتون میگه چرا نرفتی سینما. خیلی هم خوب بود میرفتی....

اون اجازه میداد برید سینما. کی بهتون اجازه نداد برید سینما؟

.....خودتون....

ما به این مساله میگیم توافق باخود.

پس شما با خودتون درگیر شدید نه با همسرتون.

منتها چرا شما با خودتون درگیر شدید؟

چون یه جایی همسرتون یه داد و بیدادی راه انداخته. یعنی یک کاری کردید، اون یه داد و بیدادی کرده چرا اینکارو کردی، چرا به من نگفتی و ....

... یه جای دیگه، شما میخواهید یه کاری بکنید، پیش خودتون میگید نکنه بیاد داد و بیداد بکنه... پس نمیکنم.

اینجا توافق با خودتون خراب میشه.

دوباره یه جای دیگه میخواهید یه کاری بکنید، میگید حوصله داد و بیدادشو ندارم. ولش کن.

یه جایی میخواهید از توانایی هایتون استفاده کنید... میگید نکنه بیاد ناراحت بشه....

از بس دوسش دارید، میگید دیگه از توانایی هایم هم دیگه استفاده نمیکنم که اونو ناراحت نکنم.

هم خوبش را گفتیم و هم بدش را گفتیم هردوی اینها توافق با خود شما را خراب میکند.

یواش یواش شما هیچکاری نمیکنید.

چی میشه؟..... با خودتون درگیر میشید.

درگیری با خودتون میشه سی درصد. یه جایی میخواهید یه کاری بکنید، نمیکنید میگید نه ممکنه ناراحت بشه. 30 درصد میشه 40 درصد. عدم توافق با خود. درصدش که هی بالا بره بشه 70 درصد. 70 درصد عدم توافق با خودتان است نه توافق باخود.

وقتی درگیری با خودتون شد 70 درصد، شما میگید این چه زندگیه. من اصلا نمیتونم تصمیم بگیرم. هر کاری بخوام بکنم باید از این اجازه بگیرم.

یکذره بگذره میشه 80 درصد. توی 80 درصد با همسرتون درگیر میشید. برمیگردید بهش میگید. همش تقصیر تو است. تو نمیگذاری من هیچ تصمیمی بگیرم. تو نمیگذاری من اینکارو بکنم. تو نمیگذاری من اونکارو بکنم و ...

بعد همسرتون میگه مگه من چیکار کردم؟؟؟ شما اون یکدفعه ایی که دعوا کرده را میبینید.... یادته رفتیم فلان جا، داد و بیداد کردی اعصابمون خورد شد و ... همسرتون یادش میآد و درستش اینه که عذرخواهی کنه و اگر عذرخواهی نکنه شما دو قرت و نیمتون هم باقیه... درگیری از همینجا شروع میشه.

خلاصه توافق با خود، وقتی خراب میشه که آدم نگرانه یکی دیگه از دستش ناراحت بشه.

وقتی توافق با خود خراب شد، وقتی آدم با خودش درگیر شد، آدم نمیتونه تصمیم بگیره. من خودتون را گفتم که چه جوری توافق با خودتون خراب میشه. چه جوری شما با خودتون درگیر میشید.

تو دو راهی های زندگیش که قرا میگیره، همش شک میکنه، میگه نکنه اینکارو بکنم اینجوری بشه... نکنه اونکارو بکنم اونجوری بشه... نمیتونه تصمیم بگیره. وقتی ده تا تصمیم توی زندگی توی هوا بمونه، شما بلاتکلیف میشید. وقتی بلاتکلیف بشید از زندگی بدتون میآد. یواش یواش میزنید زیر همه چیز. پس هیچوقت در بلاتکلیفی نمونید. اگر قراره ده تا تصمیم گرفته بشه گرفته بشه ولو اینکه دو سه تاش غلط باشه. هیچ اشکالی نداره.

تو ده تا تصمیم که گرفته بشه ولو اینکه دو سه تاش غلط باشه زندگی پیش میره و آدما راضی هستند به خاطر تصمیم های درست دیگری که گرفته اند. اگر قراره زود تصمیم بگیرید و از ده تا هفت تاش غلط باشه خوب نگیرید.

برای بچه ها چه جوری توافق با خود خراب میشه؟

بچه میخواد یه کاری رو بکنه. پیش خودش میگه نکنه اینکارو بکنم، مامانم ناراحت بشه. دوسم نداشته باشه. بعد نمیکنه. همونطوری که بچه یک کار بد میکنه شما دعواش میکنید. دفعه بعد میخواد یک کاری بکنه. شما رو نگاه میکنه. میخواد به یک چیزی دست بزنه که هیچ اشکالی نداره بهش دست بزنه ولی از این به بعد شما رو نگاه میکنه و هی دستشو عقب و جلو میکنه که بزنه یا نزنه پیش خودش میگه الان قراره دعوام بکنه یا نکنه.

تکلیفش را روشن کنید. بچه ها اولش اینجوری میروند جلو و بعدش دیگه اونکارو اصلا نمیکنند. از خیر اون کار میگذرند. برای همین توافق با خود اینجوری خراب میشه. یکبار بچه را دعوا کردی، دفعه بعد بچه میخواد یک کار دیگه بکنه، میگه نکنه دعوام کنند دوستم نداشته باشند، نمیکنم. اینجا توافق با خودش خراب میشه. یه جای دیگه میخواد یه کار دیگه بکنه میگه نکنه دعوام کنند دوستم نداشته باشند. یه جایی بچه تون میخواد از توانایی هاش استفاده کنه، پیش خودش میگه نکنه از توانایی هام استفاده کنم، بعد بیآیند دعوام کنند دوستم نداشته باشند. اونوقت از توانایی هایش هم استفاده نمیکند.

پس اجازه بدهید بچه ها هرچه کوچکترند از توانایی هایشان استفاده کنند. به این میگویند تمرین اعتماد به نفس.

اونایی که هی تذکر میدهند. بچه یواش یواش از توانایی هاش استفاده نمیکنه. بعدا نمیتونه کاری انجام بده. یک ذره بزرگ تر شد، بهش میگید اینکارو بکن. میگه نمیتونم. اونوقت آسیب جدی میشه.

روش اندازه گیری توافق با خود؟ اگر بچه ایی پرسید منو دوست دارید یا پرسید منو دوست ندارید یعنی داره توافق با خودش آسیب میبینه.

الان شاید مشکلی نباشه ولی اگر پنج سال دیگه بچتون ازتون پرسید منو دوست دارید؟ باید تنتون بلرزه... یکدفعه توی یکماه پنجاه بار بپرسه منو دوست دارید این آسیب جدی جدی است و توافق با خودش حسابی داره خراب میشه.

بچه ها اونایی که توافق با خودشون خراب شده یا داره خراب میشه کسایی هستند که شک کردند به دوست داشته شدنشون. اینا شک دارند که مامان باباشون دوسشون دارند یا نه؟

به همین دلیله که میآیند میپرسند. بچه ها آنقدر صادقند که وقتی شک میکنه این آدم منو دوست داره یا نه میره و میپرسه.

میگه منو دوست داری؟ میپرسه منو دوست نداری؟

پس شک اینکه دوستم داره یا نه تو بچتون بوجود آمد. بچه حالا میره دنبال دلیل میگرده که چرا پدر و مادرم منو دوست ندارند.

اونوقت با هم میروید پارک. بچتون بچه دیگری را هل میده و سر اون بچه میخوره به تاب و خون میآد.

شما میآیید و بچتون را دعوا میکنید، بعد بچتون میآد و میگه، هااااا این یک دلیل که بچه غریبه رو دوست دارند و منو دوست ندارند. این دلیل ها را شروع میکنه جمع کردن.

وقتی بچتون میآد میپرسه منو دوست داری یا دوست نداری؟ توی مرحله دلیل جمع کردنه. یعنی شک کرده به دوست داشته شدنش و حالا داره دونه دونه دنبال دلیل میگرده.

میخواد بخوابه. شما میگید باید بری بخوابی. میگه نمیخوام بخوابم. میگید برو تو اتاقت درو ببند دراز بکش بخواب تو اتاقت. بچه میره تو اتاقش و میگه بیا این یک دلیل.

بچه یکبار بیاد بپرسه منو دوست داری یا دوست نداری اشکالی نداره ولی اگر طی پنج سال آینده، پنجاه بار بیآد و بپرسه منو دوست داری یا نداری. فاتحه رابطه تونو تو سن نوجوانی باید بخونید. دیگه باهاتون خوب نمیشه.

یکبار پرسید. سریع برطرفش کنید باید کاری بکنید که دیگه این سئوال پیش نیآد واسش.

اینجا یه سئوال پیش میآد. بچه کی شک میکنه شما دوستش دارید. شما که بچه سه چهارسالش است هی بغلش میکنید، هی بوسش میکنید و هی هم نشون میدهید دوستت دارم.

وقتی دارید بچه را دعوا میکنید شک میکند که دوستش دارید یا نه.

پس شما که این همه میگید دوستت دارم، موقع دعوا بچه شک میکنه که دوستم دارند یا نه؟

برای اینکه این شک بوجود نیآد، این شک را باید از نطفه نابود کنید. پس چیکار باید بکنید؟

موقعی که میخواهید بچه تونو دعوا کنید، اولش بگویید من تو را خیلی دوست دارم. من تو را خیلی دوست دارم که حالا دارم دعوات میکنم. اینو شک نکنید.

آخرش اینو نمیگید که من تو رو خیلی دوست دارم. اولش میگویید که دوستت دارم. وقتی اولش بچه را دعوا کنید بچه میرود توی لاک خودش و ناراحت میشه و یک عکس العملی رو نشون میده. بعد شما میگید من تو رو خیلی دوست دارم. بعد بچه میگه اااااا من باهاش قهر کردم... من این عکس العمل را نشون دادم و حالا اون میگه من دوستت دارم پس از این به بعد همیشه این عکس العمل را نشون بدم.

پس قبل از اینکه بچه هیچ عکس العملی نشون بده میگویید من تو رو خیلی دوست دارم.

پس بچه را میخواهید دعوا کنید. اولین جمله اینه که من تو رو خیلی دوست دارم.

بعد کار بدش را میگویید که اصلا اینکاری که کردی کار خوبی نبود.

بچه را از اون کار جدا میکنید.

بچه ما همیشه دوست داشتنی است، چه کار خوب بکنه و چه کار بد بکنه.

چه بیست بشه و چه دو بشه.

پدر و مادر بچشو تحت هر شرایطی دوست دارد.

پدر و مادر بچشو تحت هر شرایطی دوست دارد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:, :: 7:59 ::  نويسنده : ترانه